فرایند نوسازی به شیوهی غربی که در عصر رضاشاه توسعه یافته و در برخی زمینهها آغاز شده بود، در دورهی محمدرضا شاه ادامه یافت و دگرگونیهای عمدهای در عرصههای اجتماعی و فرهنگی جامعه بر جای گذاشت. با گسترش نوسازی و صنعتی شدن کشور، ساختار جمعیتی متحول شد و به تبع آن تحولاتی فرهنگی پدید آمد. طبقات سنّتی رو به افول نهادند و قشرهای جدید اجتماعی با تکیه بر جنبههای مختلف تجدّد وارد صحنه شدند. زندگی سیاسی و فرهنگی بر پایه دیدگاههای غیر سنّتی بنیان گذاشته شد و روند اصلی زندگی فرهنگی این قشرها متمایل به تجدّد خواهیِ سکولار گردید تا آنجا که واکنش پیکرهی اصلی جامعه را برانگیخت؛ بومی گرایی، به ویژه با تأکید بر ارزشهای دینی، بارزترین وجههی این واکنش بود.
برای مشاهدهی مقاله اینجا کلیک کنید.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.